loading...
ولایت
ولی الله بازدید : 30 چهارشنبه 26 مهر 1391 نظرات (0)
ولی الله بازدید : 48 سه شنبه 01 آذر 1390 نظرات (0)

تو را از مرگ می‌ترسانند!
و چه نادانند آنهایی که فکر می‌کنند می‌توانند عاشقان شهادت را از عشقشان بترسانند!

و دشمنانت بدانند که همه ما "قاسم سلیمانی هستیم" و این را فریاد می‌زنیم،
به زبان‌های مختلف ،
تا در آینده نگویید که نشنیدیم!

همه ما قاسم سلیمانی هستیم
We’re all Qassem Suleimani.
نحن جمیعاً قاسم سلیمانی.
כולנו, קאסם סוליימני.
Nous sommes tous, Qassem Suleimani.
Wir sind alle, Qassem Suleimani.
Siamo tutti, Qassem Suleimani.
Мы все, Касем Suleimani.
ہم سب ہیں،قاسم سلیمانی.
Biz, tüm Kassam Süleymani konum.
हम सभी कर रहे हैं, Qassem Suleimani.
Είμαστε όλοι, Qassem Suleimani.
Vi er alle, Qassem Suleimani.
Lorem omnes Qassem Suleimani.
Sisi ni wote, Qassem Suleimani.
Сви смо, Кассем Сулејмани.

 

آری؛


همه ما قاسم سلیمانی هستیم.

 

ولی الله بازدید : 29 یکشنبه 01 آبان 1390 نظرات (1)
مطلب مورد نظر رمز دارد.
لطفا رمز عبور مربوط به مطلب را وارد کرده ، دکمه تایید را کلیک کنید.
يا صاحب الزمان عجل الله تعالي فرجه
ولی الله بازدید : 22 دوشنبه 02 آبان 1390 نظرات (0)

بسمه تعالي

                          يا مهدي  شبي با من بيا وهم نواشو

                                                        اميرا هم نشين اين گدا شو

                          اگر دلگيري ازاعمال زشتم

                                                              به جان مادرت ازمن رضاش

                            يا مهدي ادركني عجل علي ظهورك

ولی الله بازدید : 26 دوشنبه 02 آبان 1390 نظرات (0)

به نام خدای مهدی

                   اي كاش شكوه لاله زاران برسد

                                                  اي كاش كه آن حامي قرآن برسد

                    اي كاش كه با بانگ انا المهدي

                                           آدينه انتظار به پايان برسد  

 

ولی الله بازدید : 18 دوشنبه 02 آبان 1390 نظرات (0)
امام محمد باقر علیه السلام فرمود: 

 هرکسی که يك مرتبه آيه الكرسي را بخواند ،خداوند هزار بدي از بدي هاي دنيا و هزار بدي از بدي هاي آخرت را كه آسان ترين آن در دنيا فقر و آسانترين بدي در آخرت عذاب قبر است از او برطرف مي كند.پيغمبر اكرم (ص)فرمود:هر كس آيه الكرسي را بعد از هر نماز بخواند بين او و بهشت چیزي نخواهد
ولی الله بازدید : 16 دوشنبه 02 آبان 1390 نظرات (0)

 

 شهادت امام محمد باقر علیه السلام را به دلسوختگان آن امام بزرگوار تسلیت می گویم

 

نور دل فاطمه بي­تاب شد            پيكرش از زهر جفا آب شد

آتش گرفته جانش                    از ظلم دشمنانش

ولی الله بازدید : 19 دوشنبه 02 آبان 1390 نظرات (0)

 

حضرت محمد (صل الله عليه و آله وسلم ) فرمودند :

 

نگاه به نامحرم ، تيري زهرآلود از ناحيه شيطان ، هر كه از ترس خدا آن

را ترك گويد ، خدا به او ايماني مي دهد كه شيرينيش را در دل احساس كند

 بحار الانوار جلد104صفحه 38

ولی الله بازدید : 27 دوشنبه 02 آبان 1390 نظرات (0)

حضرت علي (عليه السلام) فرمودند :

براي هر چيز زكاتي است و زكات زيبايي پاكدامني است

 

ميزان الحكمه جلد4صفحه 226

ولی الله بازدید : 29 دوشنبه 02 آبان 1390 نظرات (0)

حضرت علي (عليه السلام) فرمودند :

حفظ نگاه مايه ي  آرامش دل و كاهش حزن واندوه است

 

بحار الانوار جلد 100صفحه 252

ولی الله بازدید : 23 دوشنبه 02 آبان 1390 نظرات (0)

 

به نام خداوند بخشنده و مهربان

نماز یک بار بر دوش انسان نیست ، بلکه یک لطف و یک دریچه است. جوانان عزیز ، دقایق معدود نماز را فقط برای نماز بگذارند و در طول نماز ، تا آن جا که می توانند ، با تمرکز و حضور قلب ، مایه زندگی بخش ذکر و تضرع را برای جان و دل نیازمند خویش تأمین کنند.

 

مقام معظم رهبری  

 

ولی الله بازدید : 30 دوشنبه 02 آبان 1390 نظرات (0)

 

شهيد سيد مرتضي آويني

عزيز ما، امام عشق! آنان که معناي ولايت را نمي دانند در کار ما سخت درمانده اند،اما شما خوب مي دانيد که سرچشمه اين تسليم و اطاعت و محبت کجاست، خودتان خوب مي دانيد که چقدر شما را دوست مي داريم و چقدر دلمان مي خواست آن روز که به ديدار شما آمديم سر در بغل شما پنهان کنيم و بگرييم ، ما طلعت آن عنايت ازلي را در نگاه شما بازيافتيم.

ولی الله بازدید : 23 دوشنبه 02 آبان 1390 نظرات (0)

سفارش مي کنم به احترام به مقام ولايت فقيه و گوش دادن و عمل بي قيد و شرط به فرمايشات و فتاوي ايشان را که حق بزرگي بر گردن ملت ايران، بلکه جهان اسلام دارند، ايشان را اطاعت کنيد. همانطور که فرامين ائمه را گردن مي نهيد.

شهيد کريم صفري

ولی الله بازدید : 21 دوشنبه 02 آبان 1390 نظرات (0)

 

امروز جمهوري اسلامي امانتي است که حاصل خون پاک هزاران شهيد مي‌باشد و بر شما است که اين وديعه الهي را حفظ کرده و به صاحب اصلي‌اش امام زمان (عج) برسانيد،...عزيزان نگذاريد که پست‌هاي کليدي به دست فرصت طلبان برسد.

 

شهيد علي اکبر سراج

ولی الله بازدید : 20 دوشنبه 02 آبان 1390 نظرات (0)

شهيد صفر روحي

اي برادران و خواهران براي تمام دنيا به سر و کله هم نکوبيد که شهداء روز قيامت يقه شما را خواهند گرفت که ما براي اسلام خون بدهيم و شما براي مقام و حفظ خود به اسلام ضربه بزنيد.

ولی الله بازدید : 22 دوشنبه 02 آبان 1390 نظرات (0)

بسم‌الله الرحمن‌الرحیم

خدمت رهبر معظم انقلاب اسلامی، نائب امام عصر(عج) حضرت آیت‌الله خامنه‌ای

أیدکم‌الله تعالی بتأییداته ‌الخالصه.

سلام علیکم و رحمة‌الله و برکاته.

امتثال امر، فرصتی برای عرض ارادت در این مرقومه باقی نمی‌گذارد لذا حقیر مستقیماً با

استمداد از فضل بی‌منتهای رب‌العالمین وارد در اصل مطلب می‌شوم بعد از عرض این مختصر

که: ما با حضرتعالی به‌عنوان وصیّ امام امت(ره) و نایب امام زمان(عج) تجدید بیعت

کرده‌ایم و تا بذل جان در راه اجرای فرامین شما ایستاده‌ایم؛ همان‌گونه که پیش از این

درباره‌ی امام امت(ره) بوده‌ایم و بسیارند هنوز جوانانی که عشق به اسلام و شوق رضوان

حق، آنان را در میدان انقلاب نگه داشته است؛ با همان شوری که پیش از این داشته‌اند‌.‌ خدا

شاهد است که این سخن از سر کمال و صدق و از عمق قلوب همان جوانانی سرچشمه گرفته

است که در تمام این هشت سال بار جنگ را بر شانه‌های ستبر خویش کشیدند. ما به جهاد

فی سبیل‌الله عشق می‌ورزیم و این امری است فراتر از یک انجام وظیفه‌ی‌ خشک و

بی‌روح. این سخن یک فرد نیست؛‌ دست جماعتی عظیم است که به‌سوی حضرت شما دراز

شده تا عاشقانه بیعت کند.‌ بسیارند کسانی که می‌دانند شمشیر زدن در رکاب شما

برای پیروزی حق، از همان اجری در پیشگاه خدا برخوردار است که شمشیر زدن در

رکاب حضرت حجت(عج) و نه تنها آماده،‌ که مشتاق بذل جان هستند. 

ولی الله بازدید : 33 دوشنبه 02 آبان 1390 نظرات (0)
بسمه تعالي
با سلام و درود و عرض ارادت به محضر امام عصر (عج) و با درودبر روح امام راحل (ره) و ارواح پاک و طيبه شهداي اسلام
محفل، محفل شهدا و ياد سربازان و ياران اباعبدالله است و سخن گفتن از آنان کاري بس مشکل و با گواه بر اينکه هيچ واژه و قلمي و زباني توان طرح عظمت روح بلند ايثار و عظمت آنان را ندارد، بجا ديدم چند ويژگي که در مجال اين برنامه است براي عزيزان بازگو کنم باشد که با پندگيري از آنان ياد و خاطره عزيزان سفرکرده را گرامي بداريم.
من آقا مهدي را در اولين ملاقات فردي متواضع و آرام و فرديبا ايمان و اراده محکم و راسخ که با آگاهي پا در ميداني گذاشته که جز با نثار جانش و رسيدن به قله‌هاي کمال هدف ديگري ندارد،ديدم. چهره معصوم و صحبت‌هاي دلنشين اومرا مجذوب خود کرد. فردي ساده زيست و وارسته از تمامي وابستگي‌هاي دنيا، مديري که در سمت شهردار اروميه بي‌نام و نشان جار‌و برمي‌داشت و مثل کارگر کوچه و خيابان‌هارا جارو مي‌کرد. سر سفره آنها مي‌نشست با آنها غذا مي‌خورد،‌لباسش، زندگي‌اش هم رنگ آنها بود. درد و رنج آنها را از نزديک لمس مي‌کرد و براي رفع مشکلات آنها شبانه‌روزخواب نداشت. با مستضعف‌ترين اهل فاميل رفت و آمد مي‌کرد و به دستور و سفارش امام براي مقابله با دشمن و جنگ تحميلي و حضور در جبهه‌ها آرام و قرار نداشت و به راحتي صندلي شهرداري را رها کرد و راهي جبهه شد و هيچ‌گاه براي به دست آوردن صندلي رياست دروغ نگفت و تهمت نزد و تا آخر در کنار مردم و با مردم و بسيجيان ماند.
فردي خداترس و مقيد در حفظ بيت‌المال که حتي حاضر نبود سهم نانش را به خانه بياورد، در کوره‌هاي حوادث و فراز و نشيب زندگي فردي صبور و آرام بود. وابسته به هيچ گروه و حزبي نبود، بر خلاف خيلي از روشنفکران که يا روحانيت راقبول نداشتند يا ارتباط نداشتند، احترام خاصي به علما و روحانيت مي‌گذاشت و مدام براي رهنمود گرفتن با آنها در ارتباط بود.
بعد از يکي از عمليات‌ها براي ديدار خانواده به اروميه رفتيم، ايشان که مقيد به نماز اول وقت و نمازجماعت بودند با پدرم به مسجد رفتند،بعد از برگشتن گفتم مهدي تجديد وضو کن و نمازت را دوباره بخوان، نمازت اشکال دارد.با لحن خاصي گفت چرا؟ گفتم اين آقا اوايل انقلاب در راهپيمايي شرکت نمي‌کرد. جلوي من ايستاد، گفت خانم اين تفکر تو اشکال دارد ما تحصيلکرده‌هاي دانشگاهي‌ تا ديروزابتدايي‌ترين مسأله شرعي خود را بلد نبوديم، آن وقت اينها از 13 سالگي در حوزه،علوم ديني مي‌خواندند. من از گفتن حرفم پشيمان و شرمنده شدم.
يتيم‌نوازي و دست‌ نوازشگر و پدرانه او بر سر بچه‌هاي پرورشگاه اروميه حاکي از دل مهربان و رئوف او بود. خشم و نفرتش نسبت به دشمنان که مصداق بارز آيه اشداء علي الکفار و رحماء بينهم بود. کارهايش بي‌ريا و بي‌نام و بي‌ادعابود تا جايي که يکبار هم کلمه «من» از او نشنيدم. همسري مهربان و شوخ طبخ بودامادور از خانه که به خاطر اسلام و انقلاب و تلاش‌ها و فداکاري‌هاي شبانه‌روزي‌اش حسرت چند روز متوالي بر سر يک سفره نشستن با خانواده را به دل گذاشت. نمازها و اشک‌هاي نيمه‌شبش با تني خسته مرا شرمنده مي‌کرد. سخنان، رفتار، حرکات و منش او آرامش‌بخش دل بسيجيان بود.
عمويي مهربان که بچه‌هاي برادر را پدري مي‌کرد. کتاب خاطرات را ورق مي‌زنيم؛ برگي ديگر از زندگي او و يک ويژگي برجسته و ممتاز که او را ازساير دوستان متمايز مي‌کند و تمامي ويژگي‌‌هاي ديگر او را تحت‌الشعاع قرار مي‌دهد بازگومي‌کنم.
يک نوع اعتقاد، يک نوع نگرش و تفکري که تمامي جهت‌گيري‌هاي او به آن ختم مي‌شد و تا لحظه شهادت هيچ عامل و حرکت و نيرويي نتوانست- چه دردانشگاه و چه در حوادث اوايل انقلاب- حتي يک روز و يک لحظه هم او را از اين اعتقادمنحرف يا به شک بيندازد و همراه خود ببرد. اعتقاد به ولايت فقيه جزواصول و مباني اعتقادي او بود و فرامين آن را يک امر تعبدي و واجب‌الاجرا مي‌دانست.او اين تفکر و اعتقاد را اول لطف خدا و بعد مديون و مرهون ارتباطي مي‌دانست که ازقبل از انقلاب با علماي بزرگ و مبارزي از جمله شهيدمدني و آيت‌الله خامنه‌اي که نهضت را هدايت و جوانان را ارشاد مي‌کردند، داشت و کسي در چارچوب دوستي او مشروعيت داشت که ولايتمدار باشد.
اصلاً چرا من بگويم، از زبان خودش بشنويم.
سرم را بي‌اختيار چرخاندم و به عکسش خيره شدم. هر بار اين عکسش را مي‌بينم دلم به درد مي‌آيد. جواني با بدن نحيف و لاغر و تني خسته و سر وصورتي پر از خاک، چشماني پرخون حاکي از بي‌خوابي چند شبانه‌روز که از فرط خستگي به يک پيرمرد شبيه شده بود. به شوخي گفتم: مهدي شما خسته شديد، مدتي هم آنهايي که نيامدند بيايند جبهه.
گفتي: امام فرموده حضور در جبهه از اهم واجبات است. گفتني:نيروي رسمي وزارت نيرو هستم. نامه آمده تکليفم را روشن کنم.
گفتم: برو وزارت نيرو.
گفتي: امام و بسيجيان را تنها نمي‌گذارم.
گفتم: مهدي با فلاني چرا سنگين برخورد مي‌کني، تحويل نمي‌گيري؟
گفتي: امام را و ولايت را قبول ندارد.
قرارگاه به شهيد احمد کاظمي متوسل مي‌شود تا واسطه شود ومهدي از منطقه برگردد.مهدي با دلي آرام و مطمئن به احمد مي‌گويد: اينجا حال و هواي ديگري دارد اگر تو بيايي هميشه با هم خواهيم بود. من بسيجيان را تنها نمي‌گذارم،من به سفارش امام اينجا مي‌مانم.
آري اي عزيزان، اخلاص و صداقت در عمل و عشق به امام موتوروجودش بود و اين عشق و علاقه قطب نماي زندگي او و اطاعت از فرامين او را يک امرتعبدي و در تمامي مراحل و محورهاي زندگي فردي، اجتماعي و سياسي خود لازم الاجرا مي‌دانست و معتقد بود و سخنان او را خوب گوش مي‌کرد. مي‌نوشت روي ديوار مي‌زد و نصب العين خود قرار مي‌داد.
برادران و خواهران عزيز، اين پيام شهداي ما، ملت ما وخانواده‌ شهداي ماست. تنها راه سعادت و خوشبختي و عزت، اسلام است و ولايت است ووحدت و خون سرخ شهدا و عينيت بخشيدن به اين واژه‌ها و حمايت از اسلام و انقلاب ونظام و ولايت رمز پيروزي‌ماست و حفظ وحدت رمز عزت و اقتدار و سربلندي و ماندگاري اسلام و مسلمين و کشور عزيزمان.
اي خداي مهربان، بر شهيدان ما رحمت فرست،
انقلاب را از شر اشرار و مکرمکاران و توطئه‌چينان و استکبارجهاني محفوظ بدار،
به خدمتگزاران صديق انقلاب توفيق عطا بفرما،
و رهبر معظم انقلاب را از همه بليات مصون و محفوظ بگردان.
اي خداي مهربان، در مقابل فتنه‌ها و بليات زندگي سرافرازي وسربلندي و توفيق عمل به وصيت شهدا و امام را به همه ما عطا بفرما.
والسلام عليکم و رحمه‌‌الله

 منبع  : روزنامه جوان

ولی الله بازدید : 24 دوشنبه 02 آبان 1390 نظرات (0)

یكی دیگر از انتظارات امام صادق(علیه‎السلام) از شیعیان این است كه نسبت به امامان خویش معرفت و شناخت داشته باشند و بعد از شناخت، با دل و جان، ولایت آنها را بپذیرند و سراپا تسلیم فرامین آن بزرگواران باشند، و آن چنان به ولایت اهل بیت دلبسته باشند كه شادی و خزن خود را، خوشی و ناخوشی و تمام لذائذ و شدائد زندگی را با ولایت و محبت ائمه اطهار(علیهم‎السلام) پیوند زنند.

یكی دیگر از انتظارات امام صادق(علیه‎السلام) از شیعیان این است كه نسبت به امامان خویش معرفت و شناخت داشته باشند و بعد از شناخت، با دل و جان، ولایت آنها را بپذیرند و سراپا تسلیم فرامین آن بزرگواران باشند، و آن چنان به ولایت اهل بیت دلبسته باشند كه شادی و خزن خود را، خوشی و ناخوشی و تمام لذائذ و شدائد زندگی را با ولایت و محبت ائمه اطهار(علیهم‎السلام) پیوند زنند.

باید محبت اهل بیت، در دل و جانشان رسوخ كرده باشد چرا كه تمام گفتار و كردار، و عكس العملها را با ولایت و محبت آنها می‎سنجند.

امام صادق(علیه‎السلام) در این زمینه می‎فرماید: «خداوند شیعیان ما را رحمت كند كه از زیادی سرشت ما آفریده شده‎اند و با آب ولایت ما عجین گشته‎اند، آنان به خاطر اندوه (و غصه‎های) ما غمناك می‎شوند و برای شادی ما شاد می‎شوند.»(1)

البته همیشه اینگونه بوده و هست كه مدعیان ولایت‎مدار فراوانند ولی ولایت پذیران واقعی كم و اندك می‎باشند. امام صادق(علیه‎السلام) با تبیین علائم هر یك، صفوف ولایت‎مداران اصلی را از غیرش جدا فرموده است، آنجا كه می‎فرماید:

«شیعیان سه دسته‎اند، گروهی به وسیله ما زینت می‎یابند (و ما را وسیله عزت و آبروی خویش قرار می‎دهند) و گروهی به وسیله ما می‎خورند (و ما را وسیله درآمد زندگی دنیایی خویش قرار داده از این طریق زندگی می‎كنند و گروهی از ما و به سوی ما هستند با امنیت ما آرامش می‎یابند و با ترس ما ترسانند، بذر،(های كاشته نشده اسرار را) پخش نمی‎كنند و در برابر جفاكاران خودنمایی ندارند، اگر پنهان باشند كسی سراغ آنها را نمی‎گیرد و اگر آشكار باشند به آنها اعتنا نمی‎شود (یعنی شهرت گریز و بی نام و نشانند) آنها (بحقیقت) چراغ‎های هدایتند(و راهنمایان خلق).

امام صادق(علیه‎السلام) علاوه بر سفارش‎های مكرر بر ولایت پذیری و ولایت‎مداری شیعیان خویش، در مكتب تربیتی خویش شیعیان ولایی تربیت نموده و آنان را ولایت مدار بار می‎آورد، در این زمینه داستان عبدالله بن یعفور یكی از شیعیان با اخلاص و فداكار كه در پذیرش ولایت ائمه اطهار(علیهم‎السلام) اسوه‎ای كامل و نمونه‎ای بارز برای تمامی شیعیان می‎باشد، شنیدنی است. او با همه عظمت علمی و موقعیت اجتماعی در برابر فرمان امام خویش تسلیم محض بود.

امام صادق علیه السلام فرمود: «شیعیان سه دسته‎اند، گروهی به وسیله ما زینت می‎یابند (و ما را وسیله عزت و آبروی خویش قرار می‎دهند) و گروهی به وسیله ما می‎خورند (و ما را وسیله درآمد زندگی دنیایی خویش قرار داده از این طریق زندگی می‎كنند و گروهی از ما و به سوی ما هستند با امنیت ما آرامش می‎یابند و با ترس ما ترسانند، بذر،(های كاشته نشده اسرار را) پخش نمی‎كنند و در برابر جفاكاران خودنمایی ندارند، اگر پنهان باشند كسی سراغ آنها را نمی‎گیرد و اگر آشكار باشند به آنها اعتنا نمی‎شود (یعنی شهرت گریز و بی نام و نشانند) آنها (بحقیقت) چراغ‎های هدایتند(و راهنمایان خلق).

وی روزی در حضور امام ششم نشسته بود و از وجود حضرتش بهره می‎برد، در این بین عبدالله ضمن سخنانی، كلامی را به امام(علیه‎السلام) اظهار نمود كه مورد عنایت حضرت قرار گرفت، این سخن كه از ژرفای جان او و عمق ایمان وی ریشه می‎گرفت، می‎تواند درسی فراموش نشدنی و الگویی مناسب برای تمام پیروان و دوستداران اهل بیت(علیهم‎السلام) باشد.

عبدالله به امام صادق(علیه‎السلام) عرض كرد: «سوگند به خدا! اگر اناری را از وسط دو نصف كنی و بفرمایی كه نصف آن حلال و نصف دیگرش حرام است، مطمئنا گواهی خواهم داد كه: آنچه را گفتی حلال و نصف دیگرش حرام است، مطمئنا گواهی خواهم داد كه: آنچه را گفتی حلال، حلال است و آن نصفی را كه فرمودی حرام، حرام است (و هیچگونه اعتراضی نخواهم كرد) پس آن حضرت فرمود: خدا تو را رحمت كند، خدا تو را رحمت كند.»(2)

آری شیعه واقعی سراپا تسلیم فرمان امام خویش می‎باشد و هرگز اهل بیت را رها نخواهد كرد، چنان كه آن حضرت در جای دیگر فرمود: «كذب من زعم انه من شیعتنا و هو متمسك بعروه غیرنا (3)؛ دروغ پنداشته آن كسی كه خود را شیعه ما می‎داند ولی به ریسمان (سرپرستی و ولایت) غیر ما (اهل بیت) چنگ می‎زند» چرا كه رستگاری و سعادت ابدی جز در سایه پذیرش امامت امامان معصوم (علیهم‎السلام) میسر نیست.

امام صادق(علیه‎السلام) فرمود: «بخدا قسم ما (همان) نعمتی هستیم كه خداوند به بندگانش عنایت فرموده و به وسیله ما رستگار شود آن كسی كه رستگار شده است (و به سعادت ابدی دست یافته است) و شیعه واقعی کسی است كه به دنبال امامان خویش باشند و پا جای پای آنها گذارند.(4)

امام صادق(علیه‎السلام) فرمود: بخدا قسم ما  نعمتی هستیم كه خداوند به بندگانش عنایت فرموده و به وسیله ما رستگار شود آن كسی كه رستگار شده است  و شیعه واقعی کسی است كه به دنبال امامان خویش باشند و پا جای پای آنها گذارند

به همین دلیل امام صادق(علیه‎السلام) فرمود: «شیعه ما نیست كسی كه به زبان بگوید شیعه هستم ولی در عمل با ما مخالفت كند و آثار ما را زیر پا گذارد، ولكن شیعه كسی است كه با زبان و دل با ما موافق باشد و آثار ما را پیروی كند و مانند ما رفتار نماید، چنین كسانی شیعه (واقعی) ما هستند.»(5)


پی‎نوشت‎ها:

1- شیخ محمد مهدی حائری، شجره طوبی(نجف، مكتبه الحیدریه)، ج 1، ص 3 .

2- رجال كشی، ص 249 .

3- ابی جعفر محمدبن بابویه الصدوق، فضائل الشیعه و صفات الشیعه، ص 45 .

4- بحارالانوار، ج 24، ص 51 .

5- وسائل الشیعه ج 11، ص 196.

ولی الله بازدید : 28 دوشنبه 02 آبان 1390 نظرات (0)

عزاداران فاطمیه بعد از اقامه نماز و هنگام ورود مقام معظم رهبری با شعارهای «حزب فقط حزب الله، سید علی روح الله»، «مرگ بر ضد ولایت فقیه»، «ما اهل کوفه نیستیم علی تنها بماند» و ... به استقبال مقام معظم رهبری رفتند. شعارها تا حدی بود که باعث شد حجت الاسلام و المسلمین احمد خاتمی که برای ایراد سخنرانی بالای منبر رفته بود چند بار سخنان خود را نیمه تمام بگذارد. خاتمی خطاب به عزادارانی که شعار «مرگ بر ضد ولایت فقیه» سر می دادند گفت: آفرین بر غیرت مداری و ولایت مداری تان.

سید احمد خاتمی که سخنران جمعه شب مراسم عزاداری حضرت فاطمه(س) در حسینیه امام خمینی بود با اشاره به اینکه اولین منبع استنباط و اجتهاد کتاب خدا است، دومین منبع سنت، سومین منبع استنباط اجماع و چهارمین آن عقل است با بیان اینکه «سنت سه بخش دارد» گفت: بخش اول گفتار و قول معصوم است. بخش دوم فعل معصوم است، یعنی کاری که معصوم انجام می دهد. بخش سوم این است که کاری نزد معصوم انجام شود و امام معصوم آن را تایید کند. بی تردید رفتار حضرت صدیقه (س) می تواند به عنوان یک منبع برای استنباط احکام خدا مورد توجه قرار گیرد.

عضو هیات رییسه مجلس خبرگان رهبری با اشاره به حدیث «انما فاطمه بضعه منی» گفت: نگاه به حضرت صدیقه طاهره(س) نگاه به معصومی است که همانند دیگر معصومین گفتار و رفتارشان به عنوان یک حجت شرعی مطرح است. می خواهم تنها بخشی از زندگی حضرت زهرا(س) را مطرح کنم و به تناسب مسایل روز و مبتلابه جامعه استنباط هایی که بیان می شود را بیان کنم.

خاتمی با اشاره به اینکه در مدت 75 یا 95 روزه بعد از وفات پیامبر(ص) حضرت صدیقه طاهره(س) شدیدترین تحرکات سیاسی را داشت، گفت: حضرت در خدبه فدکیه دقیق ترین تحلیل از شرایط آن روز را بیان کرده است. خطبه فدکیه بسیار بلند است و نماد تحرک شدید سیاسی حضرت زهرا(س) است.

وی با بیان اینکه از خطبه فدکیه حضرت زهرا(س) 10 نکته استفاده می شود گفت: اولین نکته این است که در مکتب حضرت صدیقه طاهره(س) دین از سیاست جدا نیست. اگر دین از سیاست جدا بود این همه تحرک شدید معنا نداشت. در منطق امیرالمومنین(ع)، حضرت زهرا(س) و قبل از آن ها در منطق پیامبر(ص) تز جدایی دین از سیاست تز نادرستی است. امام خمینی (ره) فرمود اگر کسی دین را از سیاست جدا بداند حکومت پیامبر اکرم(ص) را تکذیب کرده است، حکومت امیرالمومنین(ع) را تکذیب کرده است.

امام جمعه موقت تهران با بیان اینکه «حکومت بالاترین منطق سیاست است» گفت: جریان طاغوت چه قبل از انقلاب و چه بعد از انقلاب خط جدایی دین از سیاست را دنبال کردند.

وی ادامه داد: دومین اصل که از سیره حضرت زهرا(س) استنباط می شود آن است که حرکت حضرت یک محور داشت. حرکت فاطمی حرکت ولایت محور بود، حرکت فله ای نبود، بی حساب و کتاب نبود، حرکتی در چارچوب و ضابطه بود. ولایت مداری حضرت صدیقه(س) در عمل بود. در روایت داریم که حضرت خدمت امیرالمومنین(ع) فرمود که چرا قیام نمی کنی، چرا تلاش نمی کنی تا آب از جوی رفته را به جوی باز گردانی. این دغدغه فاطمه(س) است، استفسار از ولی است نه اعتراض. یکدفعه صدای اذان بلند شد؛ اشهد ان لا اله الله. امیرالمومنین فرمود فاطمه جان می خواهی این نغمه، صدا و آهنگ مقدس باقی بماند یا خیر. حضرت زهرا(س) می فرماید تمام آرزو و دغدغه ام همین است. حضرت علی(ع) فرمود پس راه همین است که من می گویم و الا دشمنان در پی آن هستند که این صدا خاموش شود.

سید احمد خاتمی خاطرنشان کرد: در روایت است که برخی از حضرت زهرا(س) درخواست ملاقات کردند که ایشان اجازه ندادند. آن ها حضرت علی(ع) را واسطه قرار دادند. حضرت علی(ع) از حضرت زهرا(س) درخواست کرد. حضرت فرمود خانه، خانه ی توست و من هم کنیز تو هستم.(الله اکبر) این تفسیر ولایت مداری است. ولایت مداری این نیست که هر چه می فهمم ولی عمل کند. ولایت مداری این است که هر چه ولی عمل می کند بگویم چشم.

خطیب موقت نماز جمعه تهران افزود: سروران من، ولایت مداری مقابل خودمداری، باندمداری و حزب مداری است. ولایت مداری این است که نه از ولی جلو بیافتیم و نه عقب. عاقبت تندروی، کندروی است و عاقبت کندروی، تندروی است.

وی ادامه داد: استنباط سوم این بخش از سیره فاطمی آن است که آدم بایستی مسیر حق را پیدا کنند. تلاش کنند راه راست را پیدا کنند و وقتی پیدا کردند محکم بایستند. جو و موج عوضش نکند. وقتی فهمید راه راست راه علی(ع) است فاطمه(س) خودش را فدای علی(ع) می کند. اگر فاطمه(س) آن روز مقاومت نمی کرد و جانش را فدای علی(ع) نمی کرد امروز این خبرها نبود. امروز در سراسر ایران اسلامی عشق به ولایت موج می زند که نشات گرفته از ولایت فاطمی و علوی است.معنایش این است که دنیا بداند ولایتی که ما برگزیده ایم تنها سیاسی نیست بلکه عشق گره خورده با دین است.

خاتمی تاکید کرد: استنباط بعدی از سیره فاطمی خطاب به بانوان است. ورود به مسایل سیاسی، علمی و پیشرفت های ارزشمند هرگز به معنای غفلت از ارزش والای شوهرداری و خانه داری نیست.نباید این ارزش والا کمرنگ درنظر گرفته شود. ما هیچ گاه با کار همراه با ضوابط شرعی و عفاف بانوان مخالفت نکردیم ولی نباید ارزش خانه داری و شوهرداری کمرنگ شود.

ولی الله بازدید : 26 دوشنبه 02 آبان 1390 نظرات (0)

چرا باید بگوئیم "امام خامنه ای" ؟

* غربی‌ها با سه کلیدواژه‌ی آزادی، دموکراسی، و حقوق بشر افکار عمومی را اداره می‌کردند. شرقی‌ها با دو کلیدواژه‌ی مبارزه‌ی پرولتاریا با امپریالیسم و برابري.

* امام خميني (قدس سرّه) پنج کلیدواژه‌ی قرآنی را در مقابل آن پنج کلیدواژه قرار دادند.

* اصل «امامت‌محوری» مهم‌ترین کلیدواژه بود. سیستم «امت-امامت» حرف جهان شمول اسلامی بود که در عرصه‌ی سیاست احیاء شد.

* ده سال هر کاری کردیم، یک رسانه‌ی غربی پیدا شود که بگوید «امام خمینی»، نشد! همه می‌گفتند «آیت‌الله خمینی».

* سال 59 به یکی از اساتید یهودی آلمان گفتم «استاد! چرا رسانه‌های شما نمی‌گویند امام خمینی؟». خنده‌ای کرد و گفت: «آخر ما بعضی چیزها را متوجه شدیم!». کیف‌اش را باز کرد و یک کتاب درآورد. ترجمه‌ی آلمانی کتاب «ولایت فقیه» امام بود. گفت :آقای خمینی یک تئوری جهانی دارد. وقتی ما بگوییم "امام"، ایشان بین کشورهای دنیا شاخص می‌شود. چون کلمه‌ی "امام" قابل ترجمه نیست. ولی وقتی بگوییم "رهبر"، این کلمه در فرهنگ غرب بار منفی دارد. دیگر ما ایشان را کنار استالین و موسیلینی و هیتلر قرار می‌دهیم. کلمه‌ی "رهبر" به نفع ما و کلمه‌ی "امام" به نفع آقای خمینی است. از طرف دیگر اگر ایشان یک جایگاه دینی دارد، ما به ایشان می‌گوییم "آیت‌الله"، امّا "امام" یک بار معنوی دارد! از طرفی ایشان آن طور می‌شود "امام امت اسلامی" که مسلمان‌های دنیا را دور خودش جمع بکند!». با این صراحت این را به من گفت.

* یک رسانه‌ی غربی یا شرقی را پیدا نمی‌کنید که گفته باشد «امام خمینی». آن موقع ما امتحان کردیم رسانه‌های غربی آیا می‌پذیرند ما یک آگهی بدهیم به نام «امام خمینی»؟ می‌خواستیم 000/60 مارک بدهیم که یک آگهی چاپ کنند، قبول نکردند!

* شهریور 58 که در مجلس خبرگان قانون اساسی، شهید بهشتی کلمه‌ی «امامت» را در قانون اساسی گذاشت، ریاست آن مجلس با آقای منتظری بود. امام خمینی(قدس سرّه) گفت: «شما نمی‌توانی مجلس را اداره کنی، برو کنار، آقای بهشتی اداره کند.» وقتی شهید بهشتی آمد اصل پنجم را مطرح کند که ولی فقیه نائب امام زمان و امام امت اسلامی است، کشور ریخت به هم. بازرگان اعلام استعفای دسته‌جمعی دولت را کرد. امیرانتظام اعلام کرد که مجلس خبرگان قانون اساسی باید منحل شود. سر یک کلمه کشور ریخت به هم!؟

* امامت‌محوری، امّت‌گرایی، عدالت‌گستری، و دوقطبی مستکبرین - مستضعفین اساس تئوری امام خمینی(قدس سرّه)  بود.

* امام خمینی(قدس سرّه) از دنیا رفتند.

* آقای هاشمی رفسنجانی آمدند پنج روز بعد از رحلت امام خمینی(رحمــة الله عليه) در دومین خطبه‌ی اولین نمازجمعه‌ی بعد از رحلت امام، راجع به ولایت فقیه دو جمله گفتند. یک: «ما نمی‌خواهیم بعد از رحلت امام خمینی به جانشین ایشان "امام" بگوییم». این همه دعوا داشتیم با شرق و غرب؛ امام حاضر شد شهید بهشتی را قربانی کند برای این کلمه؛ قانون اساسی پنج بار روی امامت ولی فقیه تأکید کرده، امام این را از سال 48 مطرح کرده، شما می‌گویی نمی‌خواهیم؟ به اسم اعزاز امام خمینی(رحمــة الله عليه) گفتند به جانشین‌اش نمی‌گوییم"امام"! انگار یکی به شما بگوید من چون خیلی شما را دوست دارم، افکار شما را می‌خواهم با شما دفـن کنم! جمله‌ی دوم‌شان این بود: «خبــرگان مرجع  تعیین نکرده است». یعنی جانشین امام خمینی نه مرجع است و نه امام.

* وقتی ایشان جای «امــام»، «رهبر» گذاشت، «امّت» شد «ملّت». یعنی عملاً سیستم ملت – رهبـر انگلیسی‌هــا را پذیرفتیــم و سیستم امــت - امـــامت امـــام خمینی(رحمــة الله عليه) را کنــــار گــذاشتیم. وقتی «امّت» شد «ملّت»، عنـــاصر «امّت» یـعنی «خواهران و برادران قرآنی» که وظایفی مثل امر به معروف و نهی از منکر نسبت به هم دارند، تبدیل شدند به عناصر «ملت» یعنی "شهروند" و "هموطن".

* امّا کلمه‌ی سوم یعنی «عدالت»؛ مقدس‌ترین کلمه‌ای که آقای هاشمی در دوران ریاست‌جمهوری‌شان ابداع و تحمیل کردند به نظـام اسلامی، کلمه‌ی «توسعه» بود. فرق «عدالت» و «توسعه» این بود که «عدالت» را خدا و پیغمبر و علی مرتضی تعریف می‌کنند، اما «توسعه» را صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی و صهیونیست‌های عالَم.

* در عرصه‌ی بین‌الملل هم دو کلیدواژه‌ی قرآنی «مستکبرین» و «مستضعفین» را ایشان اصلاح کردند و گفتند «مستکبرین» فحش و توهین‌آمیز است! به جایش بگوییم «قدرت‌های جهانی»! خب وقتی گفتی «مستکبرین» باید با آن‌ها «مبارزه» کنی، اما وقتی گفتی «قدرت‌های جهانی» باید با آن‌ها «تعامل» کنی. «مستضعفین» را هم کردند «قشر آسیب‌پذیر»؛ یعنی آدم‌های بی‌عرضه‌ای که خودشان پذیرای آسیب‌اند!

* پنج کلیدواژه‌ی قرآنی امام خمینی(رحمــة الله عليه) که اساس گفتمان نهضت اسلامی بود، توسط ایشان تغییر پیدا کرد به همان کلیدواژه‌هایی که دشمنان می‌خواستند.

* تا موقعی که کلیدواژه‌های قرآنی امام خمینی(رحمــة الله عليه) که رأس آن‌ها «امام» بودن «ولی فقیه» است- احیاء نشود، هر کاری که بکنیم، وصله‌پینه کردن است.

* شما هر لعنتی که به . . . بکنید، این قدر جگر دشمنان نمی‌سوزد که بگویید «امام خامنه‌ای».

* مشکلی هم که هست این است که همه می‌گویند: «دیگران بگویند ما هم می‌گوییم!». اصولگراها می‌گویند: «صداوسیما شروع کند، ما هم می‌گوییم!» صداوسیما می‌گوید: «ما که از روحانیون نمی‌توانیم جلو بیفتیم!» روحانیون می‌گویند: «تا مدیران ارشد نظام خودشان نگویند که ما نمی‌توانیم جلوی مردم بگوییم!» مدیران ارشد می‌گویند: «وقتی جوانان انقلابی هم نمی‌گویند، ما بگوییم و هزینه بدهیم؟!» و...

* بعضی هم می‌گویند نگوییم چون قبلاً کسی (حشمت‌الله طبرزدی) این کار را کرده و سابقه‌ی خوبی ندارد این کار در ذهن مردم! خب خوب‌ها باید پرچمدار این کار شوند که این کار به اسم آن‌ها ثبت شود و آن سابقه پاک شود.

* آیت‌الله سید محمدباقر حکیم پا می‌شود می‌رود نجف. از آن‌جا نامه می‌نویسد به «حضرت آیت‌الله العظمی امام خامنه‌ای». یک هفته بعد شهیدش می‌کنند. آن مرد بزرگ می‌فهمد که باید از آن‌جا پیغام دهد «امام خامنه‌ای». سید حسن نصرالله می‌فهمد در سخت‌ترین شرایطی که دارد، باید بگوید «امام خامنه‌ای!» ما اینجا نشسته‌ایم و نمی‌گوییم!؟

* اگر نعمت خدا را قدر ندانیم، می‌فرماید «إنّ عذابی لشدید». روز قیامت هم آن‌جا ندا داده می‌شود که «وقفوهم انّهم مسئولون، ما لکم لا تناصَرون». هی حرف را انداختند از این طرف به آن طرف!

منبع : ستاد مردمي ولايت امين     www.Rahevela.blogfa.com

ولی الله بازدید : 27 دوشنبه 02 آبان 1390 نظرات (0)

مراسم غبار روبي مضجع شريف ثامن الحجج، حضرت امام رضا عليه السلام  در فضايي معنوي و با حضور رهبر معظم انقلاب اسلامي برگزار شد.  1390/06/23

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 25
  • کل نظرات : 1
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 3
  • آی پی امروز : 20
  • آی پی دیروز : 7
  • بازدید امروز : 11
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 11
  • بازدید ماه : 11
  • بازدید سال : 18
  • بازدید کلی : 1,428